به نام آنکه قدرتش از بمب های اتم آمریکا خیلی بیشتر است...

【 یآ مهد ﮯ 】

 

 

امام زمان (عج): خدا با ما است و نیازمند دیگری نیستیم . حق با ما است و با کی نیست که کسی از ما روی بگرداند.

 

 

 

 

+    با سلام اﮯ آقــــــا

 

     شبــ ـــتان مهتابـﮯ

     روز میلاد شـــما در  پیــ ـــش استــــ

    عرض تبریکـــــ آقـــ ـــا

    و کــ ــمـﮯ بـﮯ تابـﮯ

اﮯ نفســـ ـــها به فــ ـــداﮯ کــ ـــف نعلــ ـ♥ــین شما    

اندکـﮯ   تند  قــ ـــدم  بـــ ــرداریــ ــد       ...

 

            

 

 

21 June 13 ، 20:12 ۱۴ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
MarYaM

【حضرت علـ♥ﮯ اکبر 】


 
پیغمبرانه بود ظهورﮯ که داشتـﮯ
خورشید بود جلوه ﮯ نورﮯ که داشتـﮯ !!!

شب زنده دار بودﮯ و ذوب خدا شدﮯ
در بندگـﮯ گذشت حضورﮯ که داشتـﮯ

اﮯ آفتاب روشن شبهاﮯکربلا
پیغمبر دوباره ﮯ صحراﮯ کربلا

یک کاروان به عشق نگاهت اسیر شد
گیسو کمند خوش قد و بالاﮯ کربلا

【 آه 】

حالا که مـﮯ روﮯ جگرم را نگاه کن
این چشمان محتضرم را نگاه کن

در این لباس ها چقدر دیدنـﮯ شدﮯ
زینب بیا بیا پسرم را نگاه کن

من پیر و تو جوان کمـﮯ آهسته تر برو...
افتادگـﮯ بال و پرم را نگاه کن ...!!

 
 
 
 

 

【 ✿ 】

نخ ِ باران ؛ 

به سرانگشتـــ تداعـﮯ تـــو وصل استــــ ؛ یاد می‌آورمتـــ ابر مـﮯ‌آورﮯ ‌ام!!

 
ܓروزجوآن مبآرکــ
 

 


 
 
 
【حضرتــ عشـ♥ــق 】
 
 
 
 
 
˙·٠• ♥

دل از من برنگیر ؛

مگذار در این بے دلے ها بمیرم...

خسته ام ؛

حالا که روزهاستـــ من دوباره آرزو مـے کنمتــــ ...

چه آرزوے محالیستـــ اما...

اصلا یک حرف هایـے سختـــ دلم را تکان میدهد و عجیبـــ مرا به خویش مـے آورد!!

کربلا، قصه نیستـــ ...

تــو، قصه نیستـے ...

دلتنگـے های من، قصه نیستــــ ...

غصه هاے دل من، بی تو، قصه نیستــــ !!!

خرابی دل، این روزها فقط تـ♥ــو را مـے خواهد...!!

【 ✿ 】

نخ ِ باران ؛ 

به سرانگشتـــ تداعـﮯ تـــو وصل استــــ ؛ یاد می‌آورمتـــ ابر مـﮯ‌آورﮯ ‌ام!!

 
ܓمیلادمبآرکــ
 
 
 
 
+آقای خوبم می دانم امشب، شب بغض نیست اما…خدا هم امشب تو را با اشک آفرید...

بَکَتهُ السَّماءُ وَ مَن فیها وَ الاَرضُ وَ مَن عَلَیها و لَمّا یطَا لابَتَیها…

آسمان فراز با آنچه در آن است و زمین فراخ با آنچه در آن است٬بر او گریستند٬در حالی که حسین(ع)هنوز گام به دنیا ننهاده بود…
 
پ.ن: بخشی از زیارت ماه شعبان از زبان امام زمان (عج). مصباح المتهجّد.ص.【
 
 
12 June 13 ، 13:19 ۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
MarYaM
Friday, 24 May 2013، 06:34 PM MarYaM
بنام پـــــــــــــدر...

بنام پـــــــــــــدر...

بسم الله الرحمن الرحیم

 

 

بابا که در خانه باشد 

کودک آرام است...

و من اکنون از هیچ تهدیدی نمی هراسم 

تو که پشتم باشی 

کافی است!

آب بستن که سهل است 

حتا از تیر سه شعبه هم کاری بر نمی آید....

حتا اگر با تمام دنیایشان هجوم آورند...

حتا اگر منافقانه صورتک بر رخ زنند

 
حتا...
 
"تو که باشی ایمان من با من است"
 
 
ماه من بر من بتاب
 
تا همیشه...

 

پــ❤ــدر انقلابی ام

 

اینک روزهای سختِ بعد از انقلابی شدنت باز شروع شده ،

 

ما که میدانستیم پدرِ مان انقلابی ست ...

 

اما نمیدانم چرا بعد از آن اعلامِ انقلابی بودنت ، دِلَـ ـ ـم لرزید

 

انگارهَجمه ها به سویت زیادمی شود،

 

و من پُر از دِلـ ـ ـهُره برای یک لِحظه بی قراری ات .

 

اینک ما نیز مِثل خودتان که کنار پیرِ جَماران بودید و انقلابی شُدید ما هم هستیم .

 

پس پدرِ انقلابی ام،باش تا آمدن پِــ❤ــدرمان مَهدی عج الله تعالی فرجه الشریف ...

 

 

خوابیم به فتنه ، گرچه تو بیداری

صد شکر که هستی انقلابی ... آری

هر چند توقع زیادی دارم

بابا ! تو به دختری قبولم داری ...؟!

 

گیریم که جنگ جملی هست، غمی نیست

یک فتنه ی بین المللی هست، غمی نیست

ما تجربه کردیم که در لحظه ی فتنه

تا رهبر ما سید علی هست، غمی نیست...

پـــــــ❤ــــــدرم روزت مبآرک..

 

دیگر فرزندان:

نیلوفرانه | رائح | تهران - کربلا |ذهن نوشت | نوشتارهای یک انکولوژیست طلبه | کنج دنج | خاطرات مشترک | عِشق عَلَیهِ السَّلام | - خط تیره - | محمد رسول الله | سندس در جست و جوی حقیقت | سرباز امام خامنه ای | پنج دیواری | خسوف همان ماه صورت کبود | هوران | حاصل وب گردی های من | دیر و دور | یک مشت خاک | زندگی زیباست اما شهادت زیباتر | پنجره باز | ذاهب | صبرا | جوانی در دست ساخت | مهاجر(فانوس) | مرد باران | جنجال یک سکوت | سر پنجه های روح یک معمار باشی | قلمدان... | سماک | و ذهن پلک میزند | واقعیت سوسک زده | همسایه خدا | بارفیق | یک قلم | فرقان | به سوی  بی نهایت | یاد افلاکیان | گاه نوشت یک خانم معلم | مگو های یک کلاغ | دلنگار | خدام الحسین | خرابات | چراغ | قافله | سیب های کال |  بی تعارف | پروانگی |جواد آقا|گرا | عاشقانه های قلم و کاغذ | بید مجنون|دنیای راه راه

| ارحم الرحماء |دلِ گیر|ستاره شب | زیر باران| ذاتُ الکرسی|بحر آتشین|بی همگان|بسیج دانشجویی موسسه آموزش عالی کار قزوین|دیوار|ما بچه های مادر پهلو شکسته ایم|سرخ تر|معلم بشریت|مریمِ خوبی ها|هدف|بیت الاحزان

 

 

 
بازتاب در:
 
فرزندان دیگری در راه اند...
 
 
التمآس دعآی فرج + صلوآت =  ارادتمندیم درحد قهرمآنی استقلال :)
 
 
24 May 13 ، 18:34 ۳۱ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰
MarYaM

شاه کلید


√ جوانے نزد شیخ حسنعلے نخودکے آمد و گفت :

سـ ه قفل در زندگے ام وجود دارد و سـ ه کلید از شما مےخواهم.


قفل اول اینست کــ ه دوست دارم یک ازدواج سالم داشته باشم.
قفل دوم اینکــ ه دوست دارم کارم برکت داشته باشد.
قفل سوم اینکــ ه دوست دارم عاقبت بخیر شوم.


شیخ فرمود :

براے قفل اول نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل دوم نمازت را اول وقت بخوان.
براے قفل سوم نمازت را اول وقت بخوان.


جوان عرض کرد: سـ ه قفل با یک کلید ؟!

شیخ فرمود : نماز اول وقت « شاه کلید » است !

 

 

 

+  بـرخـیـز و مـادریـَت را شـروع کـــن ; فـضــه حـریــف گـریـه طـفـلان نـمی شــود

 

++بابای مهربانم !


کاش مثل محرّم و فاطمیه ، ایّامی هم بود به نام "مهدیه"

و عزا می گرفتیم مصیبت نیامدن تان را


گرچه هر روزی که پسرِ فاطمه (س) نیاید ، مهدیه است ...



اما کاش "فقط مطّلع باشم" که هر روزِ بی حضورِ شما ، مصیبت زده ام

عزاداری و اشک پیشکش ...



˙·٠• اللهم عجل لولیک الفرج •٠·

19 April 13 ، 23:39 ۱۷ نظر موافقین ۵ مخالفین ۰
MarYaM

وای مادرم...

 

رنگِ پاییز به دیوارِ بهاری افتاد

 

بر درِ خانه ی خورشید شراری افتاد

 

فاطمه ظرفیت کلِ ولایت را داشت

 

وقت افتادن او ،ایل و تباری افتاد

 

آنقدر ضربه ی پا خورد به در تا که شکست

 

آنقدر شاخه تکان خورد که باری افتاد

 

تکیه بر در زدنش درد سرش شد به خدا

 

او کنارِ در و در نیز کناری افتاد

 

بعدِ یک عمر مراعاتِ کنیزانِ حرم

 

فضه ی خادمه آخر به چه کاری افتاد

 

خواست تا زود خودش را برساند به علی

 

سرِ این خواستنِ خود دو سه باری افتاد

 

ناله ای زد که ستون های حرم لرزیدند

 

به روی مسجدیان گرد و غباری افتاد

 

غیرتِ معجرِ او دستِ علی را وا کرد

 

همه دیدند سقیفه به چه خاری افتاد

 

وقت برگشت به خانه همه جا خونی بود

 

چشمِ یاری به قد و قامتِ یاری افتاد

 

آنقدَر فاطمه از دست علی بوسه گرفت

 

بعد ازآن روز دگر رفت و کناری افتاد...

 

+باغبان رفت و گل نیلوفرش را میزدند

 

   دست ساقی بسته بود و کوثرش را میزدند

 

 

 

++یاصاحب الزمان تسلیت عرض میکنم

+++عزیزان لطفا برای تسلای قلب امام زمان یه حمد قرائت کنین (ممنونم)

 

 

 

 

 

12 April 13 ، 13:15 ۱۳ نظر موافقین ۶ مخالفین ۰
MarYaM