Letter4U #

اللهم عجل فی فرج مولانا صاحب الزمان

سلام
قبول باشه بسیار شعر لطیف بود!

همیشه این افکار تو ذهنم رژه میره که در دوره ظهور امام عده ای بدون اینکه آقا رو طلبیده باشن قسمتشون میشه که در رکابش بجنگن یا چشمشون به جمالش منور بشه.

قطعا اگر محدود به همین فکر ناقص منه که عدالت این نیس! هر کدوم از ماها یک امت هستیم! و اگر اراده کنیم میتونیم ظهور آقا رو در وجود خودمون ببینیم.

آقا یعنی عدل یعنی راستی یعنی تقوا یعنی درستی یعنی اسلام، تسلیم، خوبی، پاکی، بخشش، لبخند به همنوع، شجاعت در برابر کتمان نکردن حقیقت... و امام ما در این واژه ها خلاصه نمیشه. اما دریاست راهی از خداست...

پیشاپیش ولادتشون مبارک:)
یاعلی

بی مناسبت نیست اگر دوباره تعارف بزنم به این وبلاگ سر بزنید. دلم میخاد همیشه آخر پست هام یک لینک بدم به اینجا !

http://jomenevisi.blogfa.com/

:(

احسنت
عالی بود/.

امشب بهشت را به تماشا گذاشتند

امشب نمک به سفره دنیا گذاشتند

امشب به روی دامن نرجس از آسمان

ماهی به نام مهدی زهرا گذاشتند

امشب به خانه حسن عسگری برو

چون راه را برای همه وا گذاشتند

از بس که آمدند پی دست بوسی اش

از بس زیاد دل روی دل جا گذاشتند!

یوسف ببین که آخر صف ایستاده است

او را برای نوبت فردا گذاشتند

لیلا صفات همه مجنون صفت شدند

از عشق، سر به دامن صحرا گذاشتند...

السلام علیک یا اباصالح المهدی(عجل الله تعالی فرجه)

عیدتان مبارک

سلام.عیدت مبارک...

سلام
ایام نورانی و مبارک!
ای التماس وخواهش بالا دوازده
ظهر اذان عقربه ما دوازده

من حقم است هشت گرفتم چرا که من
یک جمله هم نساختم با دوازده

باچند نمره باشد اگر رد نمی شوی
یک دو سه ...هفت هشت نه آقا دوازده

بی تو تمام اهل قیامت رفوزه اند
ای نمره قبولی دنیا دوازده

ثانیه های کند توسل می آورند
یا صاحب الزمان خدا یا دوازده

حالا که ساعت تو وچشم خدا یکی است
آقا چقدر زمان مانده تا دوازده

امروز اگر نشد ولی یکروز می شود
ساعت به وقت شرعی زهرا دوازده
شعر از علی اکبر لطیفیان

به امید صبح ظهور

سلام.
گوشه چشمی به کلبه درویشی ما داشته باشید. :)

سلااااااااااااااااااام علیکم دوست قدیمیم

سلام

براتون توفیقی روزافزون آرزومندم

همیشه در سایه سار امن قرآن باشید

در پناه حق...

سلام

حرف هایم دیگر حال خودم را هم به هم می زند! چه برسد به تو!
اما خسته تر از همیشه، با یک زندگی پر از درگیری! روبرویم فقط سیاهیت،اصلا رنگی نمانده! دیگر نه گل ها بو دارند، نه میوه ها طعم، آسمان هم آبی نیست، خورشید نمی تابد، ماه هم در آسمان نمانده، ماهی های قرمز تنگ هم رویشان را از آدم بر می گرداند، جاده ها هم به جایی نمی رسند، لبخند ها روی لب ها خشکشان زده، خلاصه سیاهی فریاد می زند! تو فرض کن نابینا شده ام!
حال همه ما خوب است، اما تو باور مکن!
بگذریم از حرف های همیشگی!

ما چشم به پست رمضانی شما داشته ایم ...