دارد زمان آمدنت دیر میشود
دارد جوان سینه زنت پیر می شود

وقتی به نامه ی عملم خیره می شوی
اشک از دو دیده ی تو سرازیر می شود

کی این دل رمیده ی من هم زُهیروار
در دام چشم های تو تسخیر می شود؟

این کشتی شکسته ی طوفان معصیت
با ذوق دست توست که تعمیر می شود

حس می کنم که پای دلم لحظه ی گناه
با حلقه های زلف تو درگیر می شود

در قطره های اشک قنوت شب شما
عکس ضریح گمشده تکثیر می شود

تقصیر گریه های غریبانه ی شماست
دنیا غروب جمعه چه دلگیر می شود



+الهم عجل لولیک الفرج...

√ دلم مےخواهد خودم را رنگ کنم . . . یک رنگ خوب و قشنگ ! 
. . . چــ ه رنگے زیبـاتر از تـو . . . خداے من ! 
 //صبغة الله ومن احسن من الله صبغة//

(+)من، او، اسوة حسنة..